ساريناسارينا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

سارینا

اعياد شعبانيه

گفتم فراغ تاکی؟ گفتم که روی خوبت،از من چرا نهان است؟ / گفتا تو خود حجابی ، ورنه رخم عیان است گفتم که از که پرسم ، جانا نشان کویت ؟ / گفتا نشان چه پرسی،آن کوی بی نشان است گفتم مرا غم تو ، خوشتر ز شادمانی / گفتا که در ره ما ، غم نیز شادمان است گفتم که سوخت جانم، از آتش نهانم / گفتا آن که سوخت او را، کی ناله یا فغان است گفتم فراغ تا کی؟گفتا که تا تو هستی / گفتم نفس همین است ، گفتاسخن همان است گفتم که حاجتی هست ، گفتا بخواه از ما / گفتم غمم بیفزا، گفتا که رایگان است گفتم ازم بپذیر،این نیم جان که دارم / گفتا نگاه دارش،غمخانه ی تو جان است ...
24 خرداد 1393

سارينا در باغچه گل

بعد تعطيلات نوروزي سارينا جون رو مهد بيرون گذاشتيم بعد 3 سال كه مربي خصوصي داشت ، سارينا جون راهي مهد بيرون شد تا با دنياي جديدي آشنا شود اما پذيرش اين دنياي جديد براي گل ما خيلي سخت بود و بعد يك هفته از رفتن به مهد هنوز با محيط جديد خو نگرفته و اول صبح كه خانم گل رو مي خوايم بزاريم مهد خيلي بي تابي و ناراحتي ميكنه ، البته بعدش كه با مهد تماس ميگيريم ميگن ديگه الان اوضاشون خوبه و مشكلي ندارن ! ...
25 فروردين 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سارینا می باشد